من که توی کبوترا از همه رو سیا ترم...

ساخت وبلاگ
دیروز با نعیمه گفتیم بیا یه کار عجیب بکنیم

هرچی فکر کردم

بعیدترین چیز جگر و کله پاچه و این چیزا بود... به شوخی گفتم بریم وو اونم قبول کرد

تا لحظه ای که سفارش داد فک کردم مسخره بازیه

اخه من که جگر نمیخورم هیچوقت

تصورش واسه هرکی مادوتا بشناسه خنده داره

خیلیم خنده دار

اما به خودمون یاد دادیم هیچی از هیچکی بعید نیس

به زحمت نوشابه و فلفل و نمک و نون و قارچ قورت دادیم

بجاش کلی خندیدیم 

کلی تنوع بود

بعد اومد خونمون

...

امروز نمیخواستم برم حرم

نمیدونم چی منو بیدار کرد وقتی مامان داشت میرفت

اصلا چی منو با این حال خرابم کشوند تا اون طرف

اون همه راه پیاده

یه پسره تو راه

نزدیکای حرم

به جمعیت گفت

این همه راه میرین که چی

این همه خودتونو اذیت میکنین

اینهمه گریه زاری میکنین

خودتونو کوچیک نکنین

کی جواب ماهارو داده؟

یهو ی غم بزرگی اومد سراغم... ینی نمیبینه؟ جوابارو نمیده؟ امید چیه؟

واقعا چرا نا امید نمیشم...

خیلی خستم

خودش میدونه

#بیمارستان

#مهری

#قلب

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 145 تاريخ : دوشنبه 29 آبان 1396 ساعت: 21:23