ای گریه های بعد ازین

ساخت وبلاگ
تو بدترین شرایط دارم مینویسم

شونمم درد میکنه

با ی خواب بد پریدم لز خواب

تعقیب و گریز بود

خانواده مون بودن و ی عد6 ک میخواستت بوشتموت

مامان و بابا تیر خورده بودن و توی ماشین داشتیم فرار نیکردیم

چ حال مزخرفی

چ حال بدی بود

شونمو نمیتونم تکون بدم

خدایل گمکم کن

دیگخ کابوس نبینم

منوزودتر از همه شون ببد

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 149 تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1396 ساعت: 13:36